[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پردههاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مىپیچید و چون اندوهگینى مىگریست ، و مىگفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمدهاى ؟ یا شیفتهام شدهاى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفتهام و بازگشتى در آن نیست . زندگانىات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]
دوست دارم ...خیلی زیاد
سلام
نویسنده :
کریمی
:: 85/1/17:: 6:8 عصر
سلام خدمت دوستان عزیز
نظرات شما ()
---------------------------------------------------
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عکس
سلام
---------------------------------------------------
RSS
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 2228
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
اوقات شرعی
..........
حضور و غیاب
..........
یــ
ــاهـو
...........
درباره خودم
..........
کریمی
..........
لوگوی خودم
........
.............
اشتراک
.............
............
طراح قالب
...........